اغراقگویی
اغراق و زیادهگویی سزاوار انسان راستگو نیست و اعتبار او را در میان جامعه کم میکند. وقتی مردم از کسی سخنان اغراقآمیز شنیدند، به سخنان دیگر او هم اعتنا نمیکنند و به او کمتوجهی میکنند. افراد اغراقکار و زیادهگو دارای نوعی عقده حقارتاند و گمان میکنند با این کار میتوانند نظر دیگران را به خود جلب کنند. حضرت علی(علیه السلام) در توصیه به راستگویی میفرمایند:
راستگویی فضیلت است.
آرزوی مرگ دیگران
بعضیها وقتی با کسی اختلاف پیدا میکنند، برای آن که عقده دل خود را خالی کنند، برای دیگری آرزوی مرگ و هلاک میکنند و او را مورد لعن و نفرین قرار میدهند. این عادت بسیار زشتی است. این افراد دارای روحیه انتقامجوییاند، تا حدی که حاضرند برای شادی خود، جان و مال دیگران دچار نابودی شود؛ در حالی که انسان با عاطفه هرگز حاضر نیست که شاهد مرگ و نابودی دیگران باشد. اینان باید روحیه بیرحمی خود را درمان کنند و از عشق و عاطفه تهی نباشند. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
بدترین مردم کسی است که برای مردم آرزوی مرگ و گرفتاری کند.
شرکت در مجالس علمی
از مواردی که میتواند دانش انسان را افزون کند، شرکت در جلسات علمی است. در این مجالس از موضوعاتی صحبت میشود که بیشتر مردم از آن بیخبرند و به طور قطع حاضران از برکات علمی و معنوی این مجالس بیبهره نمیمانند. به راستی آیا حیف نیست که انسان در این محافل آموزنده شرکت نکند و به فیض دانش نایل نشود؟ بکوشیم تا میتوانیم از این مجالس بهرهمند شویم. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
شرکت در مجالس علمی را باید غنیمت شمرد.
وسیله و هدف
برخی از مردم، برای این که حق خود را از دیگران بگیرند، به اعمال زشت و شرورانهای دست میزنند و در این راه از فتنهانگیزی و ایجاد رعب و وحشت و تهمت و... دریغ نمیورزند. بیتردید جوانمردی و انسانیت هرگز اجازه نمیدهد که انسان برای رسیدن به هدف به هر کار ممکنی دست زند؛ زیرا چه بسا این کار، خود مستلزم گناه سنگینتری باشد. حضرت علی(علیه السلام) میفرماید:
آنکس که با انجام دادن شر میخواهد به خیر برسد، حس و عقلش فاسد است.
عاقبت بهخیری
بعضی از مردم، زمانی طولانی در راه خدا گام برداشتهاند و به انجام دادن بسیاری عبادتها و اعمال نیک موفق شدهاند. برخی از اینان میپنداشتند که تا آخر به همین حال خواهند ماند، ولی در تاریخ افرادی را میبینیم که بر اثر برخی ندانم کاریها و در پی مراحل سخت امتحان، آنچنان تغییر مسیر دادهاند که گویی اصلاً جزو مؤمنان نبودهاند، پس هیچ کس نباید خود را انحرافناپذیر بداند و به عباداتش مغرور شود؛ بلکه باید همواره مواظب و هشیار باشیم تا به این سرنوشت شوم دچار نشویم. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
چه بسیار معرفتی که به گمراهی کشیده شده است.
باطن پاک
بعضی از مردم دارای باطنی پاکاند و شکی نیست که این صفای باطنی یک روزه به دست نیامده است، بلکه محصول سالها مجاهدت و کوشش است. این صفت نفسانی ملکه وجود آنان شده و ریشه در زوایای جانشان دوانیده است و به آسانی از بین رفتنی نیست. البته این توفیق بزرگی است که به آسانی به دست نمیآید و محصول کوششهای بسیار است. پاکدلان تنها از خدا میترسند و بس. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
آن کس که باطنش پاک باشد از هیچکس نمیترسد.
زکات علم
بعضی از دانشمندان، علم و دانش را نزد خود بایگانی میکنند و آن را به دیگران منتقل نمیکنند. در حالی که عالمان وظیفه دارند آن چه میدانند به دیگران برسانند. همچنان که خود نیز زمانی هیچ نمیدانستند و از دیگران دانش آموختهاند. روایات اسلامی زکات علم را نشر و انتقال آن به دیگران دانسته است. بنابراین وظیفه هر دانایی است که آموختههای خود را به دیگران بیاموزد. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
زکات علم، منتشر کردن آن است.
شنونده خوب
همه نمیتوانند دانشمند باشند، ولی میتوان شنونده خوبی بود و مطلب را به حافظه سپرد و آن را به دیگران منتقل کرد. این امکان برای اکثر مردم هست که گفتار دانشمندان را بشنوند و میزان آگاهی خود را بالا ببرند و به تدریج در زمره دانایان درآیند. همگان باید در آموختن دانش بکوشند و هرروز بر دانش خود بیفزایند. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
وقتی دانشمند گوینده نیستی، حداقل شنونده نگاهدار باش.
عُجب
هرچه بیشتر درباره ناتوانیهای خود فکر کنیم، بیشتر به عجز و ناتوانی خویش آگاه میشویم و متوجه میشویم که ضعفهایی در ما هست که در دیگران وجود ندارد. امّا بعضی از انسانها بسیار به خود خوشبیناند و خود را بزرگتر از دیگران میشمارند. حتی انسانهایی هم هستند که با تمام حقارت خویش، در برابر خداوند بزرگ عصیان میکنند و آغاز و فرجام خویش را از یاد میبرند. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
خودبزرگبینی، آفت شرافت است.
فرار از مرگ
این سنت غیر قابل تغییر خداست که هیچ انسانی نمیتواند از چنگال مرگ فرار کند. خداوند متعال میمیراند و زنده میکند و تنها او ازلی و ابدی، و همه هستی در اختیار و اراده اوست. با این حال سایه مهر و عطوفتاش را بر سر موجودات عالم گسترده، و بهترین نعمتها را به مخلوقات ارزانی داشته است. به راستی اگر مرگ قابل خرید و فروش بود، آیا ثروتمندان از مشتریان آن نبودند؟ آیا حاضر نمیشدند تمام دارایی خود را بدهند تا از مرگ رهایی یابند؟ حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
اگر مرگ خرید و فروش میشد، ثروتمندان آن را میخریدند.
عالم بیعمل
برخی از مردم دانششان تنها لقلقه زبانشان است. فقط مشتی گفتارهای ظاهری و بیمحتوا به دیگران عرضه میکنند که چون خود به علمشان عمل نمیکنند، هیچ اثری هم در شنونده نمیگذارد. در مقابل کسانی هستند که گفتههایشان از قلبشان سرچشمه میگیرد و از اینرو، کلامشان هم در شنونده اثری عمیق به جا میگذارد. حضرت علی(علیه السلام) در نکوهش عالمان بیعمل میفرمایند:
پستترین دانش آن است که فقط روی زبان باشد.
آگاه کردن طبیب
بعضی از مردم با وجود اینکه از بیماری خود آگاهاند، از گفتن برخی از مسائل به طبیب خودداری میکنند، در حالی که این کار درست نیست. ممکن است این پنهان کاریها به زیان بیمار تمام شود و چه بسا عامل اصلی شناخت بیماری در همان حرفهای ناگفته باشد. بنابراین وقتی به طبیب مراجعه میشود، باید او را از وضع بیمار کاملاً آگاه کرد تا پزشک تلاش و تخصصاش را برای درمان بیمار مبذول دارد. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
بیماری که، بیماریاش را از طبیب میپوشاند، شفا نخواهد یافت.
حیا از ندانستن
بعضیها گمان میکنند که هرکس از آنها سئوالی بپرسد باید حتما جواب بدهند و وقتی میبینند پاسخی ندارند، بیجهت سخنان راست و دروغ را به هم پیوند میزنند تا به هر وسیله ممکن جواب دهند. در حالی که بهترین راه این است که با صراحت بگویند «نمیدانیم». بیتردید این جواب، صداقت پاسخ دهنده را نشان میدهد، از آن گذشته با سخنان بیپایه سئوال کننده را هم سرگردان نمیسازند. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
هرکس که چیزی از او میپرسند و نمیداند نباید از گفتن نمیدانم ناراحت و شرمگین شود.
دوستیهای دروغین
بسیای از اشخاص وقتی به انسان میرسند آنچنان اظهار دوستی میکنند که انسان تصور میکند این ادعا از اعماق وجودشان سرچشمه میگیرد. در صورتی که بسیاری از این دوستیها و اظهار ارادتها عمری بسیار کوتاه دارد. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
دوستی عوامانه زودگذر است، همچنانکه ابرها به سرعت میگذرند.
بخشش در تنگدستی
بخشش در زندگی ارزش والایی دارد. این صفت نیک زمانی ارزشمندتر است که انسان با وجود تنگدستی هم سخاوتمند باشد. در این حال، سخاوتمند به مرحلهای از ایثار و جوانمردی رسیده که با وجود تنگناهای زندگی حاضر نیست از این خصلت بزرگ دست بردارد. چنین انسانهایی دارای روحی بزرگ و همتی والایند و این کارشان به راستی ستودنی است. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
چه نیکوست بخشش در حال تنگدستی.
نصیحت آشکار
بیتردید امر به معروف و نهی از منکر دو مسئله مهم و سازنده اجتماعی است که اگر به صورت درست اجرا شود، نقش مهمی در اصلاح جامعه و جلوگیری از فساد خواهد داشت. ولی این دو مسئله هنگامی بیشترین اثر و سود را دارد که با متانت و اخلاق اسلامی انجام شود. باید کوشید تا احساسات و غرور دیگران جریحهدار نشود و نصیحت تا حدامکان مؤدبانه و انسانی و به صورت پنهانی صورت گیرد تا موجب شرمندگی دیگران نشود. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
نصیحت کردن علنی سرزنش است.
سرعت در گفتار
برخی از مردم عادت کردهاند که هرچه میدانند یا از کسانی شنیدهاند برای دیگران بازگو کنند، در حالی که این عادت خوبی نیست. چه خوب است انسان هرچه میداند، به سرعت به زبان نیاورد و درباره آن تأمل کند تا دچار ندامت نشود. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
هر آنچه میدانی بازگو مکن.
قسم بسیار
بعضیها عادت کردهاند که برای هرچیز، هر چند ناچیز و بیاهمیّت، قسم بخورند. آنها با این کار میخواهند اطمینان طرف مقابل را جلب کنند، در حالی که قسم خوردن نه تنها هیچ اعتمادی ایجاد نمیکند، بلکه برعکس باعث بدگمان شدن طرف مقابل هم خواهد شد. شنونده با خود گوید اگر واقعا راست میگوید، چه نیازی به قسم خوردن داشت. به همین جهت هر چه بیشتر قسم بخورد، نسبت به وی بیاعتمادتر میشوند. زیاد قسم خوردن انسان را در معرض گناه قرار میدهد. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
به قسم خوردن عادت نکن که هرکس زیاد قسم خورد، از افتادن به گناه ایمن نیست.
عدم مصونیت از بلا
انسان سعی میکند از بلاها و حوادث گوناگون محفوظ بماند، اما باید بداند که در برابر حوادث ایمن نیست و گاه از راهی که هرگز تصور نمیکرد، دچار حادثهای میشود. به همین دلیل هیچکس نمیتواند زندگی خود را تضمین شده بداند و این هشداری است به انسانها که همیشه یادشان باشد که در عین توانایی محدودی که دارند، در محاصره نظام طبیعتاند و چه بسیار بر خلاف محاسباتشان ناگهان با مشکلاتی مواجه شوند. پس در هر ان باید به لطف الهی امیدوار بود. که بهترین مأمن و پناهگاه است. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
در امنیت و فراخی هم از بلا ایمن مباش.
بالاترین عیب
بیشک انسانها کم و بیش عیوبی دارند. برخی صادقانه به وجود این معایب اعتراف میکنند و امیدوارند که به تدریج آنها را برطرف کنند و برخی دیگر نه تنها به عیوبشان اعتراف ندارند، بلکه با تقدیس خود، عیوب خود را به دیگران نسبت میدهند. این بسیار ناجوانمردانه است که انسان بیگناهی را به عیبی که در ماست، مورد اتهام قرار دهیم.
امام علی(علیه السلام) میفرمایند:
بزرگترین عیب این است که عیبی را که در تو هست، به دیگران نسبت دهی.
انتخاب دوست
بسیاری از مردم، برای انتخاب دوست زحمت زیادی به خود نمیدهند و چه بسا دوستان خود را به صورت تصادفی، در کوچه و بازار و مدرسه و مانند اینها پیدا میکنند و بعد از چندبار گفتگو و رفت و آمد، آنچنان با هم گرم و صمیمی میشوند که تو گویی سالهاست که با یکدیگر دوستاند. ولی آیا به این دوستیها میتوان اعتماد کرد؟ ضربههایی که دوستان امتحان نشده وارد میآورند، گاهی باعث بدترین زیانهای مادی و معنوی میشود. آیا بهتر نیست دوستان خود را بعد از آزمایش برگزینیم؟ حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
هرکس پیش از آزمایش اطمینان کند، پشیمان میشود.
گفتار همراه با عمل
مایه تأسف که کسانی موجب هدایت دیگران میشوند ولی خودشان در مقام عمل کم میآورند؛ دیگران را نجات میدهند و خود گرفتار عذاب الهی میشوند. انسان وظیفه دارد دیگران را پند و اندرز دهد، اما خودش نیز به آنچه میگوید، باید عمل کند. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
علم بدون عمل مایه گرفتاری است.
راه اعتدال
چه خوب است انسان همواره راه اعتدال در پیش گیرد و در هیچ چیز زیادهروی نکند. متأسفانه بسیاری از مردم دچار بیماری زیادهرویاند و به ویژه در مدح و ذم افراد، افراط و تفریط میکنند.
به کسی که علاقهمندند، چنان از او تعریف میکنند که گویی بهترین انسان روی زمین است و درباره مخالفان به قدری بدگویی میکنند که انسان تصور میکند که همه بدیها در آنها جمع شده است. حضرت علی(علیه السلام) چنین حالتی را مذموم دانسته، میفرمایند:
بزرگترین حماقت، زیادهروی در مدح و ذم است.
زیادهروی در غرایز
شکی نیست که انسانها به گونهای آفریده شدهاند که به ارضای غرایز خویش نیاز دارند. ارضای غریزه ضروری است، امّا باید از راه مشروع باشد و مسائل قانونی و مذهبی در آن رعایت شود. اسلام برای اینکه نسل انسانها دستخوش نابودی نشود، بیبندوباری را در ارضای غرایز به شدت رد میکند و از همگان میخواهد که در بهکارگیری این نیرو، قوه تعقّل را به کار گیرند. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
هرکس مالک شهوتش نباشد مالک عقلش نیست.
امید به مردم
انسانهای عاقل و با ایمان، هرگز در زندگی به مردم تکیه و اعتماد نمیکنند، بلکه امیدشان در مرتبه اوّل به خداست و در قدم بعدی نیروی خود را به کار میگیرند. آنان به جای اینکه همواره در انتظار کمک به دیگران باشند راهی را که در پیش گرفتهاند با جدیّت تمام دنبال میکنند تا به مطلوب دست یابند. آیا بهتر نیست به جای امید واهی داشتن به دیگران، با توکل به خداوند، به همت و تلاش خود تکیه کنیم؟ حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
هرکس مردم را بشناسد، به آنها تکیه نمیکند.
تکیه به بدکاران
کسانی که روحیهای ضعیف و ایمان و اعتقادی متزلزل دارند سعی میکنند به قدرتهای مادی تکیه کنند. حال آنکه نمیدانند که این تکیهگاهها نه تنها نمیتوانند برای آنها پشتوانهای قوی به حساب آید، بلکه موجب سقوط هرچه بیشتر آنها خواهد شد؛ چون این پناهگاهها پایههای لرزان و اعتمادناپذیری دارند. راستی کجایند بدکاران و پولپرستان که زمانی تکیهگاه عده بیشماری از مردم سستایمان بودند؟ حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
پناه برنده به باطل عزت نخواهد یافت.
دلهای خالی از کینه
ممکن است بعضیها با هم کدورتها و اختلافهایی داشته باشند و کارشان به مشاجره و بالاتر از آن هم کشیده باشد و کینه هم را به دل گرفته باشند. امّا باید جوانمردانه تصمیم گرفت عفو و پوزش را جایگزین کینهها و کدورتها کرد. به یقین این گام مثبت آثار بسیار شیرین و لذتبخشی خواهد گذاشت. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
خوشا به حال کسی که سینهاش را از کینه خالی کند.
عدل، وسیله مبارزه
از راههای مبارزه با ظلم، این است که انسان با عملکرد عادلانه خود افراد ستمکار را پیش مردم منزوی سازد. شکی نیست که وقتی شما در برابر ستمکاریهای ستمگران با مردم رفتار عادلانه داشته باشید، خود به خود با آنان به ستیز ایستادهاید. این کار توجه و غیرت مردم و خشمشان را نسبت به ستمگران برمیانگیزاند و پایههای ستم را سست میکند. حضرت علی(علیه السلام) میفرمایند:
به یاری عدالت، با ستم مبارزه کنید.
منبع: پایگاه حوزه/س
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}